حسابداری - مالی

وبلاگ حاضر در واقع به جهت ارائه اخبار افتصادی،بازار پول و سرمایه و ... و همچنین گردآوری مطالب ، مقالات ، جزوات درسی و دیگر موارد مورد نیاز و کاربردی در حسابداری می باشد. امیدوارم هرچند ناچیز در فراهم آوردن خواسته شما بازدید کننده مفید باشد.

حسابداری - مالی

وبلاگ حاضر در واقع به جهت ارائه اخبار افتصادی،بازار پول و سرمایه و ... و همچنین گردآوری مطالب ، مقالات ، جزوات درسی و دیگر موارد مورد نیاز و کاربردی در حسابداری می باشد. امیدوارم هرچند ناچیز در فراهم آوردن خواسته شما بازدید کننده مفید باشد.

لیبرالیسم در کمین اقتصاد زیارت

شهرهای مذهبی مثل مشهد در امر توسعه اقتصادی و به ویژه در اقتصاد زیارت از چه الگویی باید پیروی کنند؟ آیا چیزی غیر از نسخه‌های سکولار برای توسعه این شهر وجود دارد؟ آیا مسیر و نحوه توسعه مشهد باید در دست سرمایه داران باشد یا دولت سیاستگذاری خاصی باید آن را در کنترل بگیرد یا آنکه روش دیگری وجود دارد؟ یک الگو در قانون اساسی داریم که اقتصاد وسیله است و نه هدف. اصل دیگری هم هست که می‌گوید هر چه می‌توانیم باید تولید و سپس مصرف کنیم و وابستگی نباید وجود باشد و ثروت باید در مزرعه و صنعت سرمایه...

 

 ر بخش‌هائی که برای کشور ضرورت دارد و سودش کم است، بخش‌های دولتی و تعاونی باید سرمایه‌گذاری کنند. این‌ها نشان می‌دهد که الگویی بسیار قوی در اسناد ملی ما وجود دارد. اما علی رغم این مسئولین الگوی سرمایه گذاری لیبرال را پیاده کرده‌اند که نتایج آن فجایع اقتصادی است که در حال حاضر شاهد رخ دادن آن هستیم.

از یک نظر نباید تفاوتی بین این دو دیدگاه باشد. یعنی کسی که در ایران رئیس‌جمهور، وزیر یا مدیرکل می‌شود در درجه‌ اول مسلمان بوده، قانون اساسی را قبول دارد و به محتوای آن ایمان داشته و وظایف خود را بر این اساس انجام می‌دهد. حتی زمانی که قصد پیاده کردن سرمایه‌گذاری لیبرال را دارد آن را با معیارهایی که معیارهای بومی- داخلی است متناسب کرده و انجام می‌دهد زیرا در غیر این صورت نتیجه‌اش این می‌شود که آنچه از غرب و سیاست لیبرال گرفته‌ایم‌ عملاً‌ با تمام مفاهیم و مبانی ارزشی دینی و ملی ما در تضاد قرار می‌گیرد. موضوعی که باید به تمام شرایط فوق افزود بحث زیارتی بودن شهر مشهد است که مختصات ویژه خود را دارد.

برای نمونه الگوی نادرست و تعجب‌آور خرید بعضی ایرانی‌ها در مکه است که تمام فرصت شان را در بازار می‌گذرانند. نکته‌ مهم این است که وقتی مردم از الگوی مصرفگرایانه غربی و آمریکایی تاثیر بگیرند در واقع خودبخود زیارت و زائر نیز تحت تاثیر این موضوع قرار می‌گیرند که البته به طور قطع این مغایر با اهداف زیارت است.

اما مسئله دیگر این است که ممکن است شرایط و راه حل هائی پیدا شود که مکمل زیارت هم باشد. قبل از اینکه فضاهای گردشگری توسعه پیدا کند یا در شهرهای زیارتی که زائرشان نسبت به مشهد کمتر است چطور جذابیت ایجاد می‌شده است؟ به طور حتم راهکارهایی وجود دارد که باید آن‌ها را یافت و به طور جدی دنبال کرد.

مدل توسعه‌ مشهد مشخصاً از نگاه اقتصاد باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟ و نقطه مطلوب در برنامه‌ریزی برای الگوی توسعه مشهد چیست؟

اولین سوال این است که اقتصاد از نگاه مسئولین پیرو یک الگوی سرمایه‌داری است؟ زیرا در الگوی سرمایه‌داری فقط سود مادی ملاک است و مفاهیم معنوی جایگاهی ندارد. در حال حاضر در عمل همین کار صورت می‌گیرد. و این موضوعی است که در تضاد با هدف زیارت بوده و قابل پذیرش نیست. اما اگر اقتصاد را با الگویی که در قانون اساسی و زندگی امامان‌مان هست نگاه کنیم وسیله‌ای است که از تولید، توزیع و مصرف صحبت می‌کند. اقتصاد در زندگی انسان‌ها اهمیت زیادی دارد اما نوع نگاه به اقتصاد مهمتر است. قبلا سودپرستان مورد ناسزاگویی مردم نیز قرار می‌گرفتند اما اکنون همان افراد، افرادی متشخّص و فهمیده تلقی می‌شوند.

قبل از زمان رضا شاه به علت این که تحت تهاجم فرهنگی غرب بودیم الگوی توسعه سرمایه داری به ما تلقین می‌شد اما ‌بعد از انقلاب،‌ در دوره سازندگی الگوی سرمایه‌داری لیبرال را پیاده کرد که این الگو همچنان ادامه پیدا کرده است. و عده‌ای که به نفع‌شان بود در این الگو شرکت کردند. دانشگاه‌ها، هم در تصرف همین نظریه‌ها هست.

در مشهد که یکی از موقوفات بزرگ،‌ موقوفات امام رضا(ع) است باید مدیریت جدیدی ایجاد شود به صورتی که ضمن کسب درآمد، به مدل اقتصادی اسلام که همان تعاون است نزدیک شود.

قبل از اصلاحات ارضی،‌ تولید محصولات کشاورزی به شکل گسترده ای در اراضی اوقافی انجام می‌شد که نمونه ای بود از یک رفتار اقتصادی اسلامی و مبیّن توجه کردن به دیگران و جامعه بجای توجه صرف به سود خود بود.

در مشهد یکی از مناطق کشاورزی و فضای سبز که در بهترین نقطه شهر و متعلق به یکی از نهادهای مذهبی معروف بود در طول چندسال خشکانده و تبدیل به یک مرکز تجاری شد.

بله این کار الگوی مدیریتی است که فقط به سود فکر می‌کند و در مقابل تأثیر منفی برای فردی که این مکان را وقف کرده می‌گذارد. متأسفانه دانشگاه‌های ما هم، همان مدیریت سرمایه‌داری را از آمریکا و این‌طرف و آن‌طرف آورده و تدریس می‌کنند. الگوی مدیریت سرمایه‌داری درکشورهای اسلامی، معروف به مدل آلمانی و ژاپنی است. یعنی صرفاً سود سرمایه‌داری نیست. قابل مقایسه با مدل آمریکایی نیست اما همه باز هم دچار مشکلات جدی هستند، آنها مدلی تحت عنوان «سود در چهارچوب منافع ملی» دارند.

آستان قدس می‌تواند کارهای عظیمی همراه با ایجاد اشتغال و کسب درآمد انجام دهد که این تعداد زائر از این امکانات برای تغذیه و گردشگری با مفهوم مذهبی و نه صرفا گردشگری به معنای گشتن بدون مفاهیم دینی استفاده کنند. سوغات و تولیدات صنایع دستی را هم می‌توان به سمت مفاهیم مذهبی و دینی هدایت کرد. می‌توان برنامه‌هایی داشت تا زائرین خارجی، علاوه بر مشهد و مسائل مذهبی با ایران و فرهنگش نیز آشنا شوند که این‌ها مجموعه‌هایی هستند که می‌توانند درآمدزایی پایدار داشته باشند. این اقتصاد نیاز به مطرح شدن در سطح اجرایی و مدیریتی دارد که در این صورت مجموعه‌ای از تولیدکنندگان و توزیع کنندگان را در بر می‌گیرد.

نیازهای زائرین به قصد زیارت چند روزه خیلی متفاوت‌تر از نیازهای مجاورین است و به نظر می‌رسد مسأله توسعه مشهد باید با عنایت به هر دو گروه اتفاق بیفتد. آیا در این دو مساله تناقضی وجود دارد؟

تناقض وجود دارد. مسئولین ما در پذیرش مسئولیت کوتاهی کرده و باید فضاسازی شهری و کنترل مغازه‌ها به گونه‌ای باشد که مجاوران نسبت به زائران در هنگام خرید اجحاف نکنند.

شهرداری باید فضای اطراف حرم را به گونه‌ای مورد استفاده قرار دهد که یادآور زیارتی بودن مشهد و جنبه‌های روحانی باشد. مسئولین و دستگاه‌های اداری‌ باید در زیباسازی، فضاسازی شهر، مجوز کسب وکارها و تغییرکاربری کنترل داشته ‌باشند و حتی انتخاب شهردار مشهد باید با این دید انجام شود. طبقات پایین جامعه هیچ تضادی با زائر ندارند ولی سرمایه داران این تضاد را دارند و متأسفانه کار دولت در تهران با انجام هزینه‌های سنگین بیشتر در فکر تامین خواسته‌های طبقات پولدار است. پیاده شدن این نگاه در مشهد غلط است اینجا نقش و وظایف شورای شهر مشهد پررنگ‌تر شود. اکنون یکی از بی‌عدالتی‌های حاکم بر جامعه ‌این است که امکانات به طور استثناء توزیع شده است.

با توجه به جمعیت زیاد زائران جذابیت برای سرمایه‌گذاری در مشهد زیاد بوده و طبیعتا فعالیت بخش خصوصی در حوزه مراکز تجاری و هتلداری و...‌ بشدت در حال افزایش است، هدایت این سرمایه‌گذار و سرمایه‌ها به چه شکلی باید اتفاق بیفتد و برای یک سرمایه‌گذار به چه شکلی در بخش تولید جذابیت ایجاد کنیم و چه جذابیت‌هایی می‌شود ایجاد کرد که این سرمایه‌ به بخش‌های مولد و یا بخش‌های ی که مؤثرتر است هدایت شود؟

این مسئله در کل کشور وجود دارد. پانصد هزار میلیارد تومان نقدینگی بخش خصوصی کشور است و یکی از دلایل کمبود نقدینگی‌ صنایع ما این است که سرمایه‌هایشان به سمت فضاهایی که سود بیشتری دارد، برود. دولت هم هیچ راه‌حلی در رابطه با اقتصاد مقاومتی در پیش نگرفته‌ است.

ضمانتی وجود ندارد که سرمایه دار به سمت تولید برود چون طبیعتاً دنبال سود بیشتر است، در برخی حوزه‌ها که برای سرمایه گذاران عادی جذابیت ندارد و در عین حال عرصه مهمی برای کشور است یا باید دولت وارد شود و یا از سرمایه گذارانی که انگیزه دینی قوی دارند استفاده و الگو قرار داده شوند که افراد دیگر مثل خودشان را از طریق فعالیتهای تشکلی و ... پای کار بیاورند. ظرفیت وقف که قبلاً گفته شد نیز نمونه‌ای از این مدل است.

افرادی که به معنای واقعی حقوق کارگر و مصرف‌کننده را رعایت کرده و منافع ملی را هم در نظر می‌گیرند، باید شناسایی و متشکل شوند تا این الگو را با کمک همین افراد رشد دهیم. قطعاً باید بین مصرف ‌کننده، کارگر، کارفرما و دولت وحدتی به وجود بیاید که این الگو برای کل کشور قابل پیاده سازی باشد.

در هر حال کمبود و یا خلاء مدیریتی داریم. گروهی از مدیران با تجربه که قبلاً در دوره دفاع مقدس حضور داشته را حتی به بهانه خدمت به آستان باید جمع، تقویت و استفاده کنیم.

و باید افرادی باشند که به طور عینی دائماً فکر کنند چه شکلی جای چه رفتار و چه اندیشه‌ مدیریتی بگذارند که به مفاهیم دینی فرهنگ قانون اساسی و اندیشه‌های امام،‌ جذابیت‌ها و ساده‌زیستی‌ها، ‌فداکاری‌ها نزدیک شویم.


منبع:ویژه‌نامه - ویژه نامه اقتصاد زیارت - مورخ شنبه 1392/12/10 شماره انتشار 18636
نویسنده: رضا زحمت‌کش

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.