بازار اکثر کشورهای با اقتصاد پیشرفته مانند آمریکا، ژاپن و اروپا دارای چهار جزء اصلی هستند که سرمایه معمولاً بین این بازارها در حال حرکت است.
با اینکه طبق نمودار موجود رابطه ساده ای میان این بازارها قابل مشاهده است، اما نمی توانیم به طور علمی و ریاضی رابطه بین آنها را به همین سادگی توضیح داد.
مسابقه دو یار و رقیب قدیمی برای سبقت از یکدیگر
به گزارش بورس نیوز، در میان این بخش ها دو بازار اوراق بهادار و نیز ارز همواره به عنوان بخش های حساس بازار مالی رقیب قدیمی یکدیگر هستند، از این رو، گرچه بهای ارز و روند معاملات سهام در بورس رابطه مستقیمی با یکدیگر ندارند، اما برای بیان ساده تر ارتباط موجود میان آنها در این گزارش به شاخص کل و بهای دلار در برخی مقاطع اشاره می کنیم.
زیرا این بازارها به شدت از نوسانات و شرایط اقتصادی تأثیر پذیرفته و تغییرات اقتصادی را به سرعت در خود و نیز در دیگر بازارهای رقیب منعکس می کنند.
همچنین آشفتگی در یک یا هر دوی این بازارها منجر به بروز نگرانی در میان سیاست گذاران آنها می شود. البته شاید مقایسه این دو بازار و ارتباط میان آنها به طور مستقیم چندان درست نباشد، اما با توجه به حجم صنایع دلاری فعال در بورس این امر تا حد زیادی منطقی به نظر می رسد. زیرا بخش عمده ای از ارزش بورس مربوط به صنایع وابسته به دلار و به عبارتی صادر کننده هاست.
شرکت های گروه پتروشیمی، سنگ آهن، فلزی و نیز پالایشی ها از جمله شرکت هایی هستند که از نوسان بهای ارز تأثیر می پذیرند و از جایی که نزدیک به 70 درصد از کل ارزش بازار را به خود اختصاص می دهند، می توان گفت بهای ارز تأثیر قابل توجهی بر بورس در پی دارد. زیرا فروش فرآورده ها و محصولات این گروه ها وابسته به نرخ ارز و قیمت های جهانی بوده و رشد بهای دلار اثر مستقیمی بر سودآوری و افزایش قیمت سهام این گروه ها اعمال می کند.
بدین ترتیب می توان گفت در سال 92 شرکت های فعال در بازار سهام ارزش خود را با افزایش قیمت ارز در بازار آزاد، منطبق ساختند و روند تغییرات قیمتی آنها و تلاش برای انطباق با یکدیگر در جدول زیر آمده است:
نقطه تعادلی بازار سهام و ارز
طی دو سال اخیر دلار در حالی از بهای 1200 تومان با رشد حدود 200 درصدی به رقم 3600 تومان افزایش یافت که به دنبال آن شاخص بورس نیز با اندکی تأخیر زمانی به همین نسبت افزایش یافت و از سطح 25 هزار واحد در شهریور ماه سال 91 تا مرز 75 هزار واحد طی سال گذشته بالا رفت. بطوریکه به نظر می رسد قیمت سهام شرکت ها در اواسط سال 92 نسبت به بهای دلار به نقطه تعادل خود نزدیک شد.
بدین ترتیب همانطور که در جدول مشاهده می شود، بهای دلار از اواسط شهریور ماه سال 91 در حالی از رقم 2223 تومان در کمتر از شش ماه با رشد حدود 58 درصدی همراه شد که در همین دوره شاخص کل نیز با رشد حدود 44 درصدی از مرز 25 هزار واحدی به بیش از 36 هزار واحد افزایش یافت.
البته برای دوره ای و با رشد شاخص کل تا رقم 89 هزار و 500 واحد درحالی که بهای ارز به 2970 تومان کاهش یافت، این بورس و قیمت برخی سهام بود که از بازار ارز سبقت گرفت و در دو ماه پایانی سال و شروع روند فرسایشی در بازار سهام، این تعادل تا حد زیادی برقرار شد. بطوریکه شاخص بورس طی ماه جاری و در ادامه روند نزولی ماه های پایانی سال گذشته تا اواسط کانال 73 هزار واحد نیز افت کرد.
از این پس باید از جیب مایه گذاشت!
اما بعد از این، به نظر می رسد که در صورت ادامه افت بیشتر قیمت سهام بیش از محدوده های کنونی و در شرایطی که بازار ارز دوباره در حال خود نمایی است، این بورس است که از دلار عقب خواهد افتاد.
زیرا در یک حساب سر انگشتی قابل مشاهده است که تداوم افت قیمت ها در بورس نه تنها منجر به پس گرفتن بازدهی هایی خواهد شد که در سال گذشته به سرمایه گذاران و سهامداران اعطا گردید، بلکه از این به بعد اصل سرمایه هاست که در خطر از دست رفتن قرار می گیرد و به عبارتی سهامدار بایستی از جیب خود مایه بگذارد!
پول هایی که یک شبه در بورس دود شد!
اما نکته حائز اهمیت اینجاست که در افت های اخیر شاخص ها و قیمت سهام در بورس نباید فراموش کرد یکی از روش های کنترل نقدینگی و کاهش تورم این است که ابتدا دولت ها مردم را تشویق به سرمایه گذاری در بازارهایی مثل بورس می کنند و پس از اینکه قیمت سهم ها به صورت سرسام آور رشد کرد، به صورت کنترل شده آن را به گونه ای کاهش می دهند که مردم در بازه ای توان فروش سهم هایشان را نداشته باشند. در نتیجه با این سیاست نقدینگی در جامعه کم شده و تورم تا حدی کاهش می یابد. آنچنان که با این روش، براحتی بخشی از نقدینگی در جریان مردم در بازار سهام در زمانی حدود سه ماه و نیم دود شد و به هوا رفت.
کاهش یک روزه ارزش بازار، سه برابر کل رقم فساد مالی
این امر را می توان به سهولت در جدول فوق مشاهده کرد، بطوریکه از 23 تا 24 فروردین ماه جاری و تنها در یک روز معاملاتی و به دنبال کاهش قیمت سهام در ادامه روند فرسایش حاکم بر بورس، بیش از 9 هزار میلیارد تومان از ارزش بازار یک شبه کاهش یافت که این رقم سه برابر میزان فساد مالی سه هزار میلیارد تومانی گروه آریا در شهریور سال 1390 بوده است.
دولت یازدهم برای بورس تره هم خرد نمی کند!
شاید یک عامل مهم در ایجاد چنین وضعیتی در افراط و تفریط حاکم بر تصمیم گیری سیاست گذاران و دولتمردان در اجرای برنامه های اقتصادی کارشناشی نشده موثر بر نرخ تورم در کشور باشد. رفتاری که در میان دولتمردان دولت قبلی با افراط، رشدهای قابل توجه قیمت ها در بازار سهام و نیز ارز را رقم زد و به عبارتی با افزایش قابل توجه نرخ تورم از این سوی بام افتاد. اما در حال حاضر دولت جدید با بروز رفتارهای تفریطی و افتادن از سوی دیگر بام، ریزش قیمت سهام را به صورتی غیر منطقی، بدون دلیل و همه جانبه رقم زد. به گونه ای که می توان اینطور برداشت کرد که بازار سرمایه و بورس برای دولت تدبیر و امید چندان دارای اهمیت نیست و به نوعی دولتمردان برای این بخش از اقتصاد کشور تره هم خرد نمی کنند!
در پایان، انتظارها بر این امر است که دولت و در رأس آن وزیر اقتصاد با تغییر نگرش خود نسبت به بازار سرمایه و بورس به عنوان مهمترین محل برای تأمین مالی صنایع و بخش های تولیدی، سیاست هایی اتخاذ کنند که در راستای حمایت از این بخش از اقتصاد کشور باشد تا در کنار اعتمادسازی برای سرمایه گذاران، تولید و فعالیت های کسب و کار کشور نیز با شکوفایی پتانسیل های موجود خود همراه شوند. زیرا یکی از مهمترین عوامل سقوط در بورس ها ترس سرمایه گذاران در مقابل از دست دادن سرمایه است و به نظر می رسد تا زمانی که اعتمادها دوباره به سهامداران و سرمایه گذاران بازنگردد، این مشکل همچنان پا بر جا خواهد بود.